Tuesday, August 21, 2012

احترام به مقدسات؟؟


Tuesday, July 24, 2012

بِشکنید خدایتان را

کلا خوب نیست که آدم خدا داشته باشد
خدا داشتن آدم را خرفت و پیر و وابسته میکند
فرقی هم نمیکند که خدایت یک موجود موهوم نورانی بزرگ باشد
یا پدرت
هیچ فرقی نمیکند

آدم در این دنیا باید هر لحظه آمادگی هر چیزی را داشته باشد
آنوقت این منتهای حماقت است که تمام امید و دلخوشی ات را بگذاری روی چیزی خارج از خودت
که هر لحظه ممکن است فرو بریزد و بمیرد
و تو را با خودت رها کند

خدا داشتن چیز خوبی نیست
چه پدرت باشد
چه یک نویسنده یا نوازنده یا کارگردان
چه یک چیزی که بزرگ است و میبخشد
آدم نباید خودش را به هیچ قیمتی گول بزند
آدم باید تمام کثافات زندگی را با هم قورت بدهد و رویش یک لبخند گنده بزند
با درک کامل چیزی که قورت داده
و مزه مزه کردن آن تا مدت ها

مستی چیز خوبی نیست
چشمهایت ها روی همه چیز میبندی
تنها چیزی که میبنی رنگ مشروبت است و دستهای خودت
خدا آدم را کور میکند
و این ها اسم این کوری خود خواسته را «ایمان» گذاشته اند
و به آن مینازند

مثلا
درک اینکه دنیا قرار نیست بهتر شود
و هیچکس بخاطر حماقتهایشان بهشان حوری و شراب و عسل نمیدهد
و هیچکس مواظبشان نیست
لابد سخت است

آدم نباید از چیزی یا کسی اسطوره بسازد
باید ببیند و بشناسد و بپذیرد
دوران عوض کردن دنیا و انقلابهای درونی و بیرونی مدتهاست که سر آمده
آدم باید فاصله بین همه چیز و همه کس را بپذیرد
تنهایی را بپذیرد

...
و همین تنهایی مطلق زیباترین واقعیت دنیای من است

Saturday, July 7, 2012

زندان

زندان ، زندانِ فرقی نمیکنه که کجای دنیا باشی با چه هویتی با چه پستو مقامی 
اوین یا قزل حصار یا جاهای دیگه 
اما ، بزرگترین زندانی که جمهوری اسلامی برای مردها و زنان ایرانی ساخته 
کشورهای ترکیه ، نروژ ،سوئد و هلند هست کشورهایی که مدعی حقوق بشر هستند کشورهایی که با اشاره ی جمهوری اسلامی ایران یک فرد رو آماده ی دیپورت به مقصد میکنند یا تو همین کشور سر به نیست میکنند 
به هر حال آدمهایی که بر اساس هر نوع مشکلی از کشور خودشون به این کشورها میرن عملن تو زندان قرار میگیرن 
سخته باور این موضوع اما باید باور کرد که غیر از این هیچ چیزی وجود نداره.

Tuesday, July 3, 2012

آموزش آشپزی: املت گوجه فرنگی



راستش را بخواهید چون چیزی برای نوشتن ندارم می خواهم به جای حرف زدن در مورد چیزهایی که به دردتان نمی خورد به شما آشپزی یاد بدهم که اگر در خانه تنها ماندید از گرسنگی نمیرید! غذایی که می خواهم طرز تهیه آن را به شما یاد بدهم املت گوجه فرنگی است.

مواد لازم:
تخم مرغ دو عدد
گوجه فرنگی: چهار عدد
گوش ماهی: دویست گرم
نمک و فلفل به مقدار لازم
سنگ: یک عدد
روغن مایع: دو قاشق غذاخوری

روغن را در ماهی تابه بریزید و روی اجاق گاز بگذارید تا داغ شود. گوجه فرنگی ها را خرد کنید و درون ماهی تابه بریزید. گوش ماهی ها را با یک تکه سنگ بکوبید تا کمی خرد شوند سپس آن را درون روغن بریزید تا خوب سرخ شود. تخم مرغ را درون ماهی تابه بریزید و آن را همراه گوش ماهی ها هم بزنید و نمک و فلفل اضافه نمایید. پس از سه دقیقه املت گوجه فرنگی شما آماده است. اگر دوست داشته باشید می توانید آن را با کمی گل محمدی خشک شده و همان سنگی که گوش ماهی ها را کوبیده اید تزیین نمایید.

خوشمزه بود؟ ببخشید که دهان تان زخم شد… و باز ببخشید که یکی از دندان های تان شکست!  ولی تقصیر گوجه فرنگی ها است که این قدر تیز و برنده و سفت هستند. اگر فکر می کنید دردی که کشیده اید تقصیر گوش ماهی ها بوده باید بگویم اشتباه می کنید و تا حالا کسی از خوردن گوش ماهی دهانش زخم نشده و دندانش نشکسته است اما این گوجه فرنگی های احمق هر روز چند هزار نفر به بیمارستان می فرستند. اگر باز هم ایراد بگیرید دیگر نه برای تان کلاس آشپزی می گذارم و نه آن قدر به شما رو می دهم که بخواهید در دانش آشپزی من شک کنید. زیادی هم غرغر کنید اون سنگ وسط املت را که یادتون نرفته… باهاش می زنم پای چشم تون کبود بشه!

لابد الان از خودتان می پرسید این آرمین دوباره چه کلکی داره می زنه و چی می خواد بگه که باز همه چیز را با هم قاطی کرده. راستش کلکی در کار نیست فقط دارم با صدای بلند فکر می کنم! دارم از خودم می پرسم چه اشکالی داره من که این همه گوش ماهی ها رو دوست دارم و هر بار کنار دریا می روم آنها را جمع می کنم  اونارو بریزم توی املت؟ چرا می خندید؟ یعنی من حق ندارم توی املت گوش ماهی بریزم؟ گوش ماهی که چیزی نیست، من یکی از کفش هایم را هم خیلی دوست دارم چه کسی گفته من نباید آن را در املت گوجه فرنگی بیاندازم تا خوشمزه تر شود؟  باز هم که دارید می خندید… برای تان مسخره است که توی املت گوجه فرنگی یک جفت کفش قهوه ای ببینید؟! شاید حق با شما باشد… یعنی بی تردید حق با شما است.

اما چرا این حرف ها را زدم؟  امروز می خواستم  از چیزی به نام جدایی دین از سیاست حرف بزنم اما خیلی سخت بود که بی هیچ مقدمه ای بیایم به شما بگویم دین باید از سیاست جدا باشد. املت گوجه فرنگی شاید بهترین مثال نبود ولی چیزی است که می تواند در ذهن تان بماند. الان من کاری ندارم که شما به دین علاقه ای دارید یا نه. برایم مهم نیست که چقدر مذهبی هستید یا اصلا به وجود خدا اعتقاد دارید یا نه. چیزی که دوست دارم در مورد آن فکر کنید این است که هر حکومت درست مثل املت از اجزایی درست شده است که می توان کمی به مقدار آنها افزود یا از اندازه شان کم کرد… حتا گاهی می توان چیزهایی نیز به آن افزود درست مثل پیاز داغ یا فلفل سبز که بعضی ها به املت گوجه فرنگی شان اضافه می کنند ولی اضافه کردن دین به سیاست درست مثل ریختن گوش ماهی در در املت گوجه فرنگی است و از آن بدتر این است که کسی بگوید می خواهد حکومتی درست کند که همه ی آن بر اساس دین باشد که در این صورت مثل این است که املت گوجه فرنگی شما به جای گوجه فرنگی فقط گوش ماهی داشته باشد که البته می دانید چه بر سر دندان ها و دل و روده تان خواهد آورد!

اما چرا؟ منظورم این است که چرا باید دین از سیاست جدا باشد؟ دلیلش این است که در حکومتی که بر پایه دین باشد تو به عنوان یک انسان هیچ ارزشی نداری مگر این که به دین خاصی اعتقاد داشته باشی! تصور کن اجازه ندهند تو به مدرسه بروی به خاطر این که دینت با بقیه مردم متفاوت است یا اصلا دین نداری. تصور کن چون دین تو با بقیه فرق دارد حرف هایت حتا در دادگاه هم ارزش ندارد. تصور کن بهترین دوستت که می دانی آدم خیلی خوبی هم هست چون دین ندارد باید کشته شود. تصور کن یک نفر به خاطر این که یک نفر را دوست دارد باید شلاق بخورد یا به زندان برود ولی یک نفر به خاطر این که به کسانی که دین دیگری دارند فحش می دهد یا آنها را کتک می زند جایزه بگیرد! تصور کن یک قانون که برای هزار یا دو هزار سال پیش خوب بوده را می خواهند به زور برای حالا که همه چیز عوض شده به زور اجرا کنند و این مثل این می ماند که پدر یا مادرت قرصی را که دکتر برای سرماخوردگی به تو داده است به زور در گلوی تو فرو کنند چرا که فکر می کنند اگر این کار را بکنند دیگر لازم نیست برای چشمت که نزدیک بین شده است عینک بخرند.

می دانم آن قدر باهوش هستی که منظورم را سریع بفهمی و مجبورم نکنی باز هم مثال بزنم. می دانم خودت اگر اطرافت را خوب نگاه کنی می توانی مثال های بهتری برای این که چرا دین باید از سیاست جدا باشد را پیدا کنی… پس دیگر چیزی نمی نویسم و به جایش می روم گوش ماهی هایی را که توی املت ریخته بودم بشویم و دوباره توی یک کیسه پلاستیکی بگذارم و درش را محکم ببندم که مبادا این بار خودشان هوس کنند قاطی املت شوند!

Saturday, June 16, 2012

بی عدالتی در کشور مدعی عدالت


آفریدن دختران با پرده بکارت خودش یه بی‌ عدالتیه توی کشوری که نداشتن پرده بکارت جرم شرعی محسوب می‌شه

مذهب و سیاست

دو دوست صمیمی‌ و دو تا از بزرگ‌ترین دشمنان بشر


اسلام و زن

در اسلام تنوع پذیری برای زنان وجود نداره، فقط یک آلت رو می‌تونن تجربه کنن در صورتی که مردها همزمان ۴ یا بیشتر...